برخی مواقع انتخاب میان تصویرسازی و عکاسی در کارهای طراحی بسیار دشوار است.
هر دوی این موارد نکات مثبت و منفی دارند که از جمله ی آنها می توان به هزینه،
زمان و منابع موردنظر اشاره نمود، همچنین هر یک از آنها به شیوه های مختلفی از جمله
انتزاعی و مفهومی، یا واقع گرایانه و واقعی پیام خود را مخابره می کنند.
به منظور کمک در انتخاب تصویرگری به جای عکاسی در پروژه های طراحی بعدی، پنج دلیل ذکر شده در زیر را مطالعه کنید.
برخی مواقع ماهیت ایده یا مفهومی که سعی در انتقال آن دارید نشان می دهند که
تصویرسازی بهترین روش انجام کار است.
فضا یا موضوعات انتزاعی که در رابطه با آن هیچ تصاویر مشخصی به ذهن خطور
نمی کند، روش تصویرگری این مشکلات را تا حدودی از میان خواهد برد.
یک مصاحبه با فردی خاص در خصوص استراتژی های کاری به عکس هایی از مصاحبه شونده نیاز خواهد داشت.
در این صورت با دسترسی به آن فرد شخصیت او را به نمایش خواهید گذاشت.
اما نمایش استراتژی به صورت کلی زیباتر به تصویر کشیده شده و موضوع خشک زنده و
جان دار شده و ایده های انتزاعی مختلفی به تصویر کشیده می شود.
به همین ترتیب در یک کمپین تبلیغاتی: برخی مواقع عکس ها برای نمایش منطقه ای
مشخص در واقعیت و دسترسی آسان به آن الزامی هستند.
شاید فرد خاصی مثلا یک شخصیت مشهور باید نشان داده شود اما اگر به دنبال
ارزش های انتزاعی بیشتری هستید، تصویرسازی بهترین روش برای شما خواهد بود.
برخی مواقع تصورات شما به جای بودجه با آمار عملی از وضعیت و چگونگی موضوع عکاسی باید محدود شود.
زیبایی ساده تصویرسازی این است که شما هر آنچه را که بخواهید به نمایش خواهید کشاند.
صحنه های آینده گرایانه، سوررئال یا خیالی همگی عملا در عکاسی امکانپدیر هستند، اما هزینه های بسیار بالایی خواهند داشت.
در صورتی که مقداری واقع گرایی اهمیت داشته باشد می توانید تصویرسازی مونتاژ عکسی یا کولاژ را در نظر بگیرید.
بهترین سبک تصویرسازی را انتخاب کنید گرچه هیچ محدودیتی برای جهانی که خلق می کنید وجود ندارد.
اما اگر به صورت قراردادی تصویرسازی می کنید اطمینان یابید که روش مناسب را انتخاب کرده اید.
روایت داستان در برندسازی و تبلیغات باب شده اما حقیقت این است که یک روایت گیرا
و جذاب در ارتباط با مشتریان و هویت و هدف برند بسیار موثر خواهد بود.
تصویرسازی یکی از شیوه هایی است که از طریق آن اطراف را به سفرهای مختلفی
خواهید برد و در واقع افراد را از طریق داستان برند و با استفاده از صحنه ها یا شخصیت های تصویرسازی شده یا یا روایت ظریف تر خواهید برد.
لزومی ندارد که شخصیت ها کودکانه باشند.
آنها می توانند شیوه های تاثیرگذاری در نمایش آسان و ملموس برند و همچنین ارائه ی
گزینه های بی شمار برای گسترش در پلتفرم های مختلف باشند.
تصویرسازی همچنین پروسه های به خصوص یا مسائل خاصی را که برای برند اهمیت
بالایی داشته به نمایش می گذارند، آنها دوستدار محیط زیست بوده یا همانند ابتکارات علمی، شیوه های انتخابی جذاب و گیرا خواهند بود.
اینفوگرافیک ها در طول دهه های اخیر با پلتفرم هایی نظیر Pinterest و instagram
به شهرت بسیاری در سراسر جهان دست یافته اند، گرچه برخی از آنها معنای اصلی اینفوگرافیک را به خوبی بیان نمی کنند.
هدف اینفوگرافیک ها آسان سازی و قابل فهم ساختن اطلاعات به شکل تصویری می باشد.
و اینجاست که تصویرسازی به نحوی مداخله می کند که عکاسی از عهده ی آن
برنخواهد آمد: با اندکی خلاقیت، یک صفحه گسترده خسته کننده یا لیستی از حقایق و تصاویری که برای چشم جذابیت داشته باشند.
اینفوگرافیک ها برای تصاویر آماری گزارشات سالیانه، ارائه ی جنبه های جدید از
یک پدیده ی جهانی یا پروسه های پیچیده مناسب خواهند بود.
بهترین عکاسان یک سبک خاص و شیوه ای منحصر به فرد برای نمایش سوژه ی خود
دارند اما در نهایت می توان گفت که دوربین هرگز دروغ نمی گوید.
سوژه همیشه در مرکز توجه قرار دارد و در حالی که عکس های هنری در انسجام برند
موثر است، هرگز به اندازه ی یک سبک خاص تصویرسازی متمایز نخواهد بود.
تصویرسازی در پلتفرم های مختلف همچون یک بروشور معمولی سبب انسجام یک طراحی و تغییر ظاهر، احساس و حالت آن می شود.
و اهمیت انتخاب درست سبک-حتی در تصویرسازی های همکاری- بیشتر به چشم خواهد آمد.
عکس های هنری هرچند به صورت همکاری هزینه های بالایی دارند.
هرچند با افزایش کیفیت و کاهش قیمت دوربین ها و افزایش کیفیت تصاویر، عکاسی
در همه ی اشکال و اندازه ها گزینه ی مناسبی برای برندها به شمار می آید.
تصویرسازی یک برند را به شیوه ای متمایز برجسته می سازد و به آن هویت می بخشد.
